✔ اجازه دهید کمی هم بی نمازها نماز بخوانند!
چیزی که با خواندن این خاطره با در نظر گرفتن حال و هوای این روزها، اول به ذهن میرسد، موضوعیست که؛
با احوالات دم انتخابات میتواند مرتبط باشد ..
لطفاً این خاطره را با تأمل بخوانید:
مراحل پایانی ساختمان منزلمان رو به اتمام بود و پسرم خیلی کمکم میکرد.
عصر خسته از سرکار آمده بودیم که گفت:
“پدر، دیگر کار ساختمان به سر رسیده اگر اجازه بدهید میخواهم به منطقه برگردم".
گفتم:
“پسرم تو به تناسب سنات خدمت کردهای، تو بمان.
آنهایی که نرفتهاند بروند!
چیزی نگفت،ساکت نشسته بود.
وقت نماز که شد جانمازم را باز کردم تا نماز بخوانم..
دیدم آمد و جانمازم را جمع کرد ..
در جواب اعتراض من گفت:
” این همه بی نماز هست اجازه بدهید کمی هم بی نمازها نماز بخوانند!
سر جایم نشستم..دیگر چه میتوانستم بگویم!
چه زیبا و سنجیده، جواب حرف بیمنطقم را داده بود.. ۱
( راوی؛ پدر شهید سید جواد اسدی )
با احترام کامل به پدر بزرگوار و خود شهید عزیز، از این خاطره میتوان در هر زمان و حالی عبرت گرفت!
این فقط یک ایده است و قطعا خالی از اشکال نیست؛
چطور است در جواب کسانی که میگویند:
” رأی نمیدهیم یا میگویند تا حالا هرچی رأی دادیم بساست دیگران رأی بدهند..”
قبل یا بعد از انتخاب شدن رئیس جمهور، اگر از مشکلات گله کردند و اعتراض داشتند، بگوییم:
بگذارید آنها که رأی دادند کمی اعتراض کنند!
بس است هرچی رأی ندادید و اعتراض هم کردید ! (??)
یا در جواب افرادی که کاندیدا هستند یا طرفدار کاندیدی و میگویند:
برخی کاندیداها چون رئیسی و جلیلی و.. سر همان وظیفه و پست خودشان باشند و آنجا را احیا کنند، برای ملت کافیست!
بگوییم:
جناب!
اگر کافیست، خب خودتان سر همان پستی که داشتید میماندید و آنجا را احیا میکردید؛ یه مملکت پیشکش!
آنچه برای خود میپسندی برای دیگری بپسند! (??)
آیا پاسخ منطقیای نیست؟!??
فتأمل!
?مهدیار
(1.برگرفته از دفترچه راهیان نور/ کتاب بر خوشهی خاطرات ص28 )