* عهد پسرم با حضرت زینب(س)
رجا نیوز:
مادر شهیدان مهدی و علیاکبر نظری
این خانه در محله دولتآباد جنوب تهران است و دو شهید دارد؛ سردار شهید مهدی نظری که در 20 سالگی در عملیات «والفجر یک» منطقه «فکه» به شهادت رسید و بسیجی 16 ساله شهید علیاکبر نظری که در همین عملیات مفقود شد و تنها اثری که برای مادر آوردند، کیفی با چند تکه لباس و یک عکس از اسارت علیاکبرش بود. علیاکبری که نمیخواست از قافله عقب بماند و با عکس «بیتالمقدس» بر پشت پیراهنش راهی جبهه شد.
طوبی مشتریان، مادر شهیدان مهدی و علی اکبر نظری، با تمام آلامی که در وجودش است، ساعاتی را بر روی تختی که در کنار اتاق است، نشست و برایمان از جگرگوشههایش گفت، از راهی که رفتند، گاهی خندید و گاهی گریست، اما در هر دو صورت ایستاد، مقاوم و پرصلابت.
حاصل مهمانی بعداز ظهر پنجشنبهای دلچسب، گفتوگویی است که در ادامه میخوانید:
* عهد پسرم با حضرت زینب(س)
بعد از آزادسازی خرمشهر، مهدی طی دوره 3 ـ 4 ماهه با بچههای سپاه از جمله کاظمپور که بچه محلهمان بود، به سوریه و سپس لبنان رفته بودند؛ در این مدت که خبری از مهدی نداشتم، به مشهد مقدس رفتم و از امام رضا(ع) خواستم که خبری از مهدی برایم بیاید، به محض رسیدن به تهران، 4 ـ 5 پاکت از نامههای مهدی به دستم رسید؛ پسرم از سوریه پارچه سبز رنگی را در محل رأس یاران الحسین(ع) تبرک کرده و برای من فرستاده بود.او برای خودش هم از سوریه یک پیراهن گرفته بود و میگفت: «من با این لباس شهید میشوم؛ این لباس هم کفنم میشود، این را از حضرت زینب(س) خواستهام». همین طور هم شد برای اولین بار پیراهنش را در عملیات «والفجر یک» پوشید و با همان لباس شهید شد.
تصویر سمت راست شهید نظری؛ لباس شهادت بر تن