محکمترین ریسمان قرآن است
خبرگزاری فارس :گفتوگویی با راضیه شجاعی همسر #شهید_کمیل_قربانی
#قسمت_سوم
در همان جلسات آشنایی صحبت خاصی میانتان پیش آمده بود که بخواهید دربارهاش صحبت کنید؟
من خیلی دلم میخواست زندگیام را به چیزی وصل کنم که محکم باشد. خیلی فکر کردم به چه وصل کنم و به ذهنم رسید محکمترین ریسمان قرآن است. به ایشان گفتم من دوست دارم بخشی از مهریهام این باشد که شما قرآن حفظ کنید. خیلی از این شرط تعجب کرده بود. از من پرسید چرا این را گفتید؟ گفتم محکمتر از قرآن چیزی پیدا نکردم تا زندگیام را به آن وصل کنم. در ازدواج هر چقدر همه جوانب امری را بسنجید باز یکسری نکات دیدهنشده باقی میماند. اینکه میگویند ازدواج مثل هندوانه در بسته است واقعا همینطور است. میخواستم تا جایی که دستم نیست را دست کسی بسپارم و هیچ کسی را مطمئنتر از خدا پیدا نکردم و دست او سپردم. از شرط من خیلی متحیر شده بود. من هم به کسی چیزی از این شرط نگفتم. چند روز بعد پدرم آقای قربانی را میبیند و حاج آقا میگوید به پسرم چه گفتید که رفته داخل اتاق، در را بسته و فقط قرآن میخواند. پدرم وقتی خانه آمد از من پرسید. وقتی توضیح دادم، گفت این چه شرط سختی است که گذاشتهای؟ گفتم دوست دارم کسی که زندگیام را با او شروع میکنم من را بالا بکشد. آقا کمیل قبل از آن جلسه مصر بود سریع برنامههایمان مشخص شود ولی بعد از آن جلسه گفت باید فکر کنم. میخواست ببیند از پس این کار برمیآید. نگران بود که میتواند این کار را انجام دهد یا نه.