دستِ هدایتگر..
شبی نشسته بودم و گشتی در فضای مجازی میزدم در میان متنها، تصاویر و کلیپها این متن به چشمم خورد و ناخوداگاه در ذهنم بُرد شد و تکرار میشد: “من قوی هستم ولی گاهی اوقات نیاز دارم که کسی دستم را بگیرد و بگوید همه چیز درست میشود“..
به این فکر میکردم که این جمله چقدر شبیه جمله دیگریست که به تازگی دیده بودم:
“برای تحول به یک دست هدایتگرِ مورد اطمینانی نیاز داریم .."(بیانات امام خامنهای(خلاصه شده) )
شاید بگویید این دو جمله شباهتی ندارند اما میگویم بی ربط هم نیستند!
یا شاید شبیه آن ماجرا باشد،آنجا که؛
"حضرت ابراهیم، پیغمبر با آن عظمت، به خدای متعال میگوید میخواهم زنده شدن مردهها را ببینم؛ خداوند متعال میفرماید: قالَ اَوَ لَم تُؤمِن، قالَ بَلىٰ؛ چرا، ایمان دارم، یعنی کاملاً قبول دارم، تصدیق دارم، از ته دل قبول دارم؛ وَ لٰکِن لِیَطمَئِنَّ قَلبی، لکن برای اینکه دیگر تلاطمی در ذهن من نباشد؛ خاطرم آرام آرام [باشد میخواهم ببینم]. “( تفسیر آیه ۲۶۰سوره بقره )
آری گاهی برای پاسخ به تلاطمهای ذهن ،برای خاطری آرام و جمع، از خدا چیزهایی میخواهم..
مثل دیدار با امام زمان
مثل دیدار با یک شهید و..!
خدا میداند؛ به حاضر بودن امام ،به شهدا و زنده بودنشان ایمان و اعتقاد دارم ولی گاهی نیاز دارم به دست هدایتگریشان، به دیدارشان، به هم صحبتی با آنها؛ که بگویند همه چیز درست میشود، اعتماد و توکل کن به خدا..!
گاهی نیاز دارم به دستان خدا که دستم را بگیرد و با تمام وجود حسش کنم که میگوید: “همه چیز درست خواهد شد“..
ایمان دارم به وجود خدا اما گاهی خاطری آرام میخواهم..چرا که اطمینان قلبی مرتبه بالاتری از ایمان است..
خدا میداند؛ ایمان لازم است اما کافی نیست!