کاش،زمان میایستاد یا به عقب برمیگشت!
31 شهریور 1400
واقعاً چقدر خوب میشد زمان به عقب برمیگشت، مثل دیشب!
چقدر خوب میشد من هم مثل این عقربه های ساعت، بر میگشتم به سالها قبل که سفر کربلا رفته بودم!
چقدر خوب میشد، زمان میایستاد و ثابت میماند، دقیقاً در همان لحظه که اولین بار چشمهایم به گنبد آقا افتاد..
آه..آقا!
خیال و آرزو که عیب نیست، هست؟!
نمیدانم ولی میدانم؛ ندیدن حرمت و این دوری باعث شد، بیشتر فریادت کنیم و چندین ساعت بیشتر و عمیقاً دوستت بداریم!!!
+ ای تکیه گاه و پناهِ زیباترین لحظه هایِ پرعصمت و پر شکوهِ تنهایی و خلوت من
ای شطِ شیرینِ پرشوکت من